Admin Admin
Posts : 273 Join date : 2011-10-19 Age : 32 Location : keleis
| عنوان: کوروش و دانیال پیامبر السبت أكتوبر 29, 2011 8:43 am | |
| در یکی از شبهایی که دانیال، پیامبر بنی اسرائیل در کنار مردمش اسیر ستم پادشاه بابل بود، خوابی دید. او بارها در کتابها خوانده و از پیامبران پیش از خود شنیده بود که مردی از بهترین مردان خدا که پادشاه دو ملت بزرگ است و بر کشورهای زیادی با عدل و داد فرمانروایی می کند به یاری مردم خدا پرست یهود خواهد آمد خدا او را دوست و همراه خود خوانده بود. دانیال که ستمهای بسیاری را تحمل نموده بود تنها یک آرزو داشت آن هم دیدن مردی که خدا او را منجی مردم ستمدیده بنی اسرائیل نامیده بود. دانیال در خواب مژده آمدن آن مرد را شنید جبرئیل برای او پیامی آورده بود مردی که با سرافرازی سوار بر اسب با مهربانی وارد شهر می شود و زندانیان ستم کشیده را رها می سازد. از آن روز دانیال، پیامبر خدا در انتظار بود تا اینکه به آرزوی دیرینه خود رسید روز موعود فرا رسید پادشاه ستمگر بابل در برابر سپاه بزرگ ایران سر فرود آورد و درهای شهر نفوذ ناپذیر بابل به روی یاران کوروش بزرگ باز شد.
دانیال در جلو صفی که با شادی به استقبال سربازان ایران آمده بودند ایستاده بود و با شوق به مردی بلند بالا و مهربان می نگریست که سوار بر اسب با تکان دادن دست به احساسات مردم پاسخ می داد و لبخند می زد. زمانی که کوروش از جلو او می گذشت دانیال فریاد بر آورد:
- درود خدا بر کوروش پادشاه بزرگ که در پی خشنودی خدا هست
کوروش به سوی او رو گرداند و گفت:
- درود خدا بر همه بندگانش. تو کیستی ای مرد؟
- دانیال بنده خدا
کوروش که نام پیامبر خدا را شنیده بود از اسب به پایین جست به سویش رفت با مهربانی او را در آغوش کشید شانه اش را بوسید و گفت:
- آیا دانیال پیامبر نیز تا امروز در بین اسیران بوده اند؟
- آری فرزند سالهاست منتظر آمدنت هستم به تازگی جبرئیل خبر آمدن تو را به من داد
کوروش از خبر شگفت زده شد و از اینکه مورد مرحمت آفریدگار قرار گرفته است احساس شادی نمود او از دانیال خواست راهنمایش باشد و همراهیش کند. دانیال پیامبر، خواسته مردم را آزادی و بازگشت به وطن اصلیشان معرفی نمود کوروش بلافاصله دستور بازگشت اسیران را صادر نمود و به آنان مال و ثروتی داد تا علاوه بر توشه راه بتوانند در شهر خود کاشانه ای بسازند و کاری دست و پا کنند . پیش از حرکت اسیران کوروش بزرگ دانیال را به حضور پذیرفت و گفت:
- می خواهم از پیامبر خدا دعوت نمایم به سرزمین ایران بیاید و همراه و مشاور من در خدمت به بندگان خدا باشد.
دانیال دعوت کوروش را پذیرفت با او به ایران آمد و از آن روز در صدر وزیران شاهنشاه هخامنشی قرار گرفت و در کارهای گوناگون مشاور کوروش بزرگ شد. سالهای پایانی عمر دانیال در شوش به راحتی و افتخار گذشت و بعد از مرگ در همان شهر به خاک سپرده شد. | |
|