به فال اعتقاد داری یا نه؟ اینو بخون

فال چیست ؟
فال و فال گیری به معنای کوشش در پیشگویی آینده (معمولاً آینده یک فرد ) فال یعنی شگون ، به زبان یا به دل نیک آوردن ، پیش بینی خوش بینانه ، از راه روش های نهانی یا فراطبیعی است . فالگیری یکی از شاخه های نهان شناسی است .
خود کلمه ( فال ) یک واژه عربی ا ست . اصلاً فال است باهمزه اما فال روان تر و رایج تر است ، لغتی است کهن و در قرآن مجید به کار نرفته ، مگر معادلهایش که تطیر و طایر باشد ( یعنی آواز یا پرواز پرنده ای نظیر کلاغ یا جغد راعلامت شومی داشتن ) .
ایرانیان قدیم به فال نیک مروا و به فال بد مرغوا می گفتند که هر دو به معنی مرغ آوا می باشد . برای این که با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می زدند ، بعضی پرندگان را خوش یمن می دانستند از دست راست حرکت بکند یا از دست چپ آوایی در بیاورند .
فال زدن از قدیم بوده و هنوز هم در فرهنگ عامه جهانی زنده است و انواع و اقسام دارد که مشهورترین انواع آن در جامعه ما فال قهوه ، فال حافظ و استخاره است .
در این جا با چند اصلاح دراین زمینه آشنا می شویم :
*فالگیر :
کسی با کسانی اند که با وسایلی مانند ورق بازی ، قهوه ، نخود یا شمع و ...فالگیری
می کنند .
*غیب گو :
شخصی که با یکی از روش های زیر مانند خیره شدن در کره کریستالی ، آونگ چوب ، تخته الفبا و تحقیق و دنبال کردن پرواز پرندگان و تعبیر خواب غیب گویی می کند .
*افسون گر :
کسی که افسون کند یعنی کلماتی را برای جادو کردن به کار برد .
*جادوگر :
کسانی که با کشیدن اشکال خطوط و یا جدول هایی روی تکه کاغذ یا فلز طلسم خوش بختی محافظت و یا دفع آزار و اذیت از انسان را به کار می برد و یا جادوی سیاه تولید مشکل یا بدبختی برای شخص بنماید .
*پیشگوکیست و پیشگو چیست ؟
پیشگویی به معنای این است که فردی درباره ی موضوع و یا موضوعاتی که در آینده رخ می دهد خبر دهد . جهان در کایت خود هر چند محدود است ، اما خداوند متعال آن را عظیم آفریده است و بشر در این مجموعه ذره ای بسیار محدود و کوچک است ولیکن خداوند او را چنان آفریده است که می تواند در اندیشه خود و با اندیشه خود جهان و جهانهایی را کوچک کرده و یا بسازد و این تعبیر پدیده های سهل و ممتنع است و درک و فهم آن برای همگان امکان پذیرنیست از این رو تهم و افسانه های بسیار در میان مردم به وجود می آید و یا دانش و علم پیشرفت می کند و به تعبیر مولانا :
چون خیالی در دلت آمد نشستهر کجا که بگریزی با تو است
انسان ها در هر جامعه ای در ترکیبی از تو هم و دانش زندگی می کنند و اصول و ارزش هایی را با این ترکیب شکل داده و رفتار ، عمل و عکس العمل خود را نشان می دهند و به عنوان مثال فردی که در یک جامعه آفریقایی ، با یک قبیله سرخ پوستی به سر می برد میزان دانش و تو هم او شکل خاص دارد و با آن کسی که در ایران و یا فرانسه زندگی می کند متفاوت است .
دانش در مفهوم کلی یعنی هر نوع دانستن و بشر با طی دورانی نزدیک به 450 هزار سال در زمین هر روز تجربه ای داشته و چیزی آموخته وبه جامعه بعدی انتقال داده است .
پیشرفت دانش سبب می شود که انسان بتواند رابطه بین چیزها و موضوعات را شناسایی کرده و آن را بفهمد و بپرسد و قادر شود ضمن درک رابطه بین چیزها از دانش خود برای خلث و ایجاد موضوعات جدید با اشیا بهره مند شود مثلاً آن را می شناسد ، آتش را می یابد و طلا ، نقره و مس را کشف می کند و آن گاه با نهادن این فلزات در آتش یا ترکیب جدیدی ایجادخواهد کرد و به تدریج دانش بشر وسیع تر و پیچیده تر می گردد . دانش می تواند سبب پیش بینی ما گردد چنان که در امر هواشناسی یا در باب تغییراتی که در لایه ازن صورت می گیرد یا پیش بینی خشکسالی برای مناطق و یا این که پزشکی به بیمار می گوید اگر این دارو را مصرف نکنی یک ماه دیگر خواهی مرد .
وقتی چنین دانشی در جامعه ای به وجود آید آیا می توان پیش بینی کرد که سرنوشت آن جامعه چه خواهد بود ؟
نه ! ولی اگر کسی به این سوال جواب بدهد از تو هم بوده نه از دانش .
تو هم در جامعه از ابتدای تاریخ تا آینده دور خواهد بود این تو هم پدیده ای است خلاف عقل و دین است و سبب می شود جماعت ها گاه خود را پست و فرودست بدانند و عده ای خود را اعلا و فراتر بدانند .
ما انکار نمی کنیم که خداوند بزرگ به برخی افراد نیروی پیش گویی داده ا ست اما این استثنا است !
*فال چگونه پیدا شد ؟
بشر از زمانی که خود را شناخت و به این نکته مهم پی برد که دارای نیروی فارق العاده به نام فکر ا ست و به کمک آن می تواند بر بسیاری از مشکلات زندگی خود فایق شود در این اندیشه نیز افتاد که هر طور که می تواند در بهبود اوضاع شخصی و خانوادگی خود بکوشد و در این تصمیم زمانی مصمم تر شد که به تدریج دریافت در زندگی مسایلی هم وجود دارد و پیش می آید که نه قدرت بدنی و نه نیروی عقلانی قادر به حل این مسایل باشد .
قرن ها بشر با این مشکلات به طریقه های مختلفی دسته وپنجه نرم کرد و در هر مورد نیز شکست خورد تا به تدریج این فکر برای او پیش آمد که علاوه بر نیروهای طبیعی و شناخته شده نیروهای دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که او قادر به شناختن آن ها و پیدا کردن راه حلی برای مقابله با آن ها نیست .
وقتی که بزرگترین دانشمندان زمان نیز در راه کشف این مجهول که هنوز اسمی هم نداشت درمانده و ناتوان شدند گروهی موقع شناس فرصت طلب نیز پیدا شدند که تصمیم گرفتند با توجه به ازیاد روز افزون کسانی که در زندگی روزمره دچار مسایلی می شوند که آن مسایل را معلول فعالیت های همان موجود یا نیرو یا عامل ناموجود فرض می کند .
درصدد بهره برداری ازنیازمندان برآیند و فال و پیش گویی به این ترتیب به وجود آمد .
*اولین پیشگو فرانسوی بود .
اولین کسی که به فکر موضوع پیش گویی برای افراد بشر را در یک چهار چوب قرار دادی و تعیین شده مورد بررسی قرار داد «میشل گوگولن » فرانسوی بود و شرح کارش در سال 1930 میلادی بود . او ابتدا به موضوع فال و پیش گویی اصلاً اعتقاد نداشت .
اما بعد از چند سال مطالعه در نظر خود نسبت به فال و فال بینی تجدید نظر کرد .
بعد ها او معتقد به این شد که نیروهای دیگری نیز وجود دارند که می توانند در سرنوشت اشخاص در سراسر جهان تاثیر مثبت و منفی داشته باشد ویکی از این نیروها تاثیر ستارگان در سرنوشت بشر است .
حالا آیا به راستی خورشید و سیارات وماه و مریخ و دیگر اجرام آسمانی در سرنوشت و شخصیت انسان تاثیر می گذارند و آن را تغییر می دهند ؟
آیا بشر در زندگی خود کوچک ترین نقش و تاثیری ندارد ؟
علم ستاره شناسی در میان تمدن های باستانی ( سومر ، بابل ، آشور ) و بعد در ایران و سایر تمدن های غرب آسیا که به تمدن بین النهرین معروف است بیشتر از دو جنبه رواج داشت و به خاطر اعتقادی که مردم چه از طبقه عام و چه خاص به پیش گویی و فال داشتند این علم بیش از سایر علوم متداول حتی ریاضیات پیشرفت داشت .
دو جنبه تصمیم علم نجوم یکی جنبه علمی و محاسباتی آن برای گشودن تدریجی اسرار آسمان بود که این جنبه تا زمان حاضر نیز ادامه یافته است ولی جنبه دوم آن ، همان پیش گویی و پیش بینی آینده افراد بشر و تاثیر اوضاع کواکب بر زندگی و روزمره افراد بشر بود با وجود همه اختلافات و منازعات میان « منکران » و « معتقدان » یک راه باریک ایجاد تفاهم میان دو گروه وجود دارد و آن هم این است که اغلب دانشمندان و مخصوصاً ستاره شناسان که مراتب علمی آنان مورد قبول هر دو گروه است روی این نکته توفق نظر دارند .
آن این است که ( کره زمین ما ، تحت تاثیر اجرام آسمانی قرار دارد ) و بعد این طور نتیجه می گیرند که وقتی اجرام آسمانی که مواد طبیعی که از مجموعه آن ها کره زمین به وجود آمده است پس بر افراد بشری که جزیی از موجودات همین ( کره تاثیر پذیر ) می باشند می تواند تاثیر بگذارند یعنی این که حال و آینده ما بسه به گردش سیارات و اوضاع چرخ فلک است .
* چه کسانی به فال اعتقاد دارند و از فال گیر چه می خواهند ؟
کسانی که به فال و فال بینی اعتقاد دارند و در جوامع مختلف کم نیستند .
نکته شگفت آور این است که نه تنها افراد عادی و بی سواد و کم سواد بلکه افرادی از طبقات روشن فکر اجتماع نیز به این خرافات اعتقاد دارند .
فال بینی در هامبورگ و مونیخ و آلمان همان قدر رواج و رونق دارد که در دهلی و بمبی و هندوستان یا قاهره و اسکندریه و مصر و واشنگتن و شیکاگوی امریکا . اگر هندوستان ومصر جز و جهان سومی ها محسوب می شوند آمریکا و آلمان که جزو کشورهای صنعتی و پیش رفته جهان امروز هستند . پس مراجعه به فالگیران دلایل و جهات دیگری می تواند داشته باشد .
*از نظر روانشناسی :
1-فقط برای تسلین وجدان است .
برای این که وجدان خودشان را در مورد کاری که مرتکب شده اند تسکین دهند و جبران خطاهای گذشته .
از نظر یکی از روانشاسان تقریباً اکثریت کسانی که به هر صورت سرو کارشان به جماعت فالگیر و طالع بین می افتد مقصر اصلی در ایجاد گرفتاری هایی که فکر می کنند حل نشدنی است خودشان هستند .
مراجعه افراد به کسانی که مدعی ارتباط با علم غیب و ارواح هستند برای این که وجدان خودشان را در مورد کاری که مرتکب شده اند و در نتیجه بلا را به انواع و اقسام بر جان و زندگی خریده ا ند به خیال خودشان تسکین می دهند سعی می کنند که با کمک فال گیر به رهایی برسند :
فال گیر ها از هر نوع و هر طبقه که باشند چه در سطح بالا و چه در سطح متوسط و پایین «البته از نظر مراجعان » آن نکته مهم را به خوبی می دانند که مراجعان به آن ها برای جبران خطاهایی گذشته خودشان است که به آن ها مراجعه می کنند ، زبان چرب و نرمی که دارند ، از یک سو سعی می کنند عمق گناهی را که فرد مرتکب شده در نظر او بیشتر و خطر ناکتر جلوه بدهند و از سوی دیگر به او اطمینان می دهند که چاره کار فقط به دست اوست که می تواند گردش سیارات را هر طور که مایل است و در حقیقت هر طور که به نفع افراد مراجعه کننده است تغییر دهد و یا متوقف سازد .
2- تکیه گاه روحی و روانی می خواهند .
یکی از علل فراوان افراد مختلف از جهات ناهمگون به رمالان و فال گیران ، اجتماعی بودن انسان است .
بشر چون باجمع زندگی می کند احتیاج دارد که به هر صورت نیازهای روانی خود را برای ایجاد ارتباط با دیگران تامین کند و به عبارت دیگر بشر احتیاج دارد که برای حل مشکلاتی که ناخواسته بر سر او آوار شده اند با افراد دیگر مشورت کند .
حاجتمندان و کسانی که به فال گیر مراجعه کنند در حقیقت با این کار خودشان می خواهند نوعی امنیت روانی به دست آورند و حتی اگر به زبانی و تحول و وعده هم باشد از مشکلات روحی که به آن دچار شده اند رهایی پیدا کنند ممکن است که این قبیل افراد در خلوت تنهایی خود کارهایی را که فال گیر مدعی انجام آن می شوند غیر ممکن بدانند و نسبت به قدرت روحی وروانی آن ها شک و تردید پیدا کنند ولی چون تکیه گاه دیگری ندارند فال گیر ها را رها نمی کنند .
3- عدم اعتماد به نفس :
مراجعه افراد مختلف به فال بین ها و کسانی که مدعی هستند از گذشته و آینده اطلاع دارند این است که به خودشان اطمینان ندارند و نیروهای فعال و خلاق درونی خود را نادیده می گیرند و در ضمن نیز می خواهند که به بالاترین قله آرزوها دست پیدا کنند .
مشتریان و مراجعه کنندگان به فالگیران کسانی هستند که از لحاظ نیروی روانی و احساسی ضعیف هستند بدون این که بیمار روانی باشند . این قبیل افراد ممکن ا ست که قوی هیکل و تنومند باشند و به اصطلاح چهار ستون بدنشان سالم باشد ولی قدرت روانی و احساسی آن ها کم است . به خودشان اطمینان ندارند همیشه در ترس و نگرانی هستند قدرت تصمیم گیری ندارند در برابر وقایع و حوادث دست و پای خود را گم می کنند و مغز آن ها قفل می کند .
4- اکثراً افسردگی پنهان دارند .
متاسفانه در جامعه ما مراجعه به روان پزشک یا روان کار و اجتماعی حتی در حد مشورت و راهنمایی و تبادل نظر کار چندان مرسوم و متداولی نیست در جامعه ما به اشتباه این طور تصور می شود که فقط کسانی به روان پزشکان مراجعه می کنند که از سلامت روانی برخوردار نیستند و به عبارت دیگر افرادی طبیعی به حساب نمی آیند . به محض این که به کسی پیشنهاد مراجعه به روان پزشک داده می شود یا عصبانی می شود و علیه پیشنهاد دهنده جبهه می گیرد که چرا او را «دیوانه » پنداشته است و یا دلخور و افسرده می شود .
به همین خاطر است که افراد از مراجعه به روان پزشکان و مراکز درمانی و مشاوران خانوادگی سر باز می زنند و بر عکس آن ، راه مراجعه به فالگیران و رمالان را انتخاب می کنند به خیال خودشان هیچ کس گمان بد درحق آن ها نکنند .
5-بشر از آینده خودش خبر ندارند و به این جهت می ترسد ، ترس ناشی از عدم تامین آینده .
6-مسائل عشقی
7-مشکلات مالی
8-عدم توانایی در ارتباط با دیگران .
9-حل مسائل زناشویی و عاطفی و حل اختلافات خانوادگی
10- ناراحتی خیال .
11- .......................
*دلایل رجوع به فال گیر :
1-تفریح و سرگرمی .
2- مشکلات خانوادگی و زناشویی .
3- مسائل عشقی ( وضع ظاهر یک دختر و پسر جوان هم به گونه ای است که حتی افراد عادی هم از طرز حرکات و نگاه ها و آه هایی آن ها می فهمند که عاشقند .
کار فال گیر ها با این دست از آدم ها خیلی راحت است چون می دانند که هر چه بگویند عشاق بی قرار می پذیرند و هر دستوری که بدهند به طور حتم به مورد اجرا گذاشته می شود ) .
4- مشکلات مالی ( بیشتر در مورد آقایان صدق می کند )
5- مقاصد جنایتکارانه
6- ......................
*فرق مشاوران و فال گیران :
بر عقیده کارشناسان امور و روانشناسی ، رابطه مشاوران و مددکاران اجتماعی با مردمی که به آن ها مراجعه می کند بر پایه واقعیات و اصول وفرمول های امتحان شده علمی است که در حالی که فال گیران و رمالان بر اساس ادراکات خود از اوضاع ظاهری و بیانات حاجتمندان و تخیلات خود ، افراد را آن طوری که خودشان می خواهند و منافعشان اقتصا می کند دنبال خود به بیراه می کشانند تا بهتر و بیشتر از آنان بهره برداری کنند و به طور موقتی مراجعه کنندگان را راضی و خوشحال بر منزلشان روانه کنند . این قبیل افراد سودجو طوری برنامه ریزی می کنند که «شکار » دوباره با پای خودش بر صیدگاه بیاید و دوباره و چند باره صید می شود .
*مراجعه کنندگان اغلب خانم هستند :
مراجعه کنندگان که اغلب خانم ها هستند به جای توسل به تخیلات و پیش گویی های باطل و غیر منطقی اوقات خود را صرف بالا بردن روحیه و افزایش اعتماد به نفس و هدفداری کردن زندگی خویش کنند و مشکلات به وجودآمده در زندگی خود با اطرافیان خود را یا با مشورت باافراد مجرب یا بدون کوچک ترین ترس از سخنان یاوه مردم به مشاوران روانپزشکی مراجعه کنند .
*مال ما فال گیر ، مال خارجی ها اختر شناسی :
مراجعه به فال گیران و رمالان تنها به میزان سواد و طبقه اجتماعی نسبت و به عبارت بهتر فقط مردم کشورهای آسیایی و آمریکایی جنوبی نیستند بلکه فال گیران بساط خود را در کشورهای اروپایی و امریکایی نیز گسترده اند منتها ما در این جا در کشور خودمان به این گروه سو استفاده گران رمال و فال بین می گوییم و اروپاییها اختر شناسی می گویند .
* عواملی که باعث رواج بازار فال وفال گیری می شود :
یکی ازعلل بازار فال و فال گیران در عصر حاضر این است که انسان امروزی نسبت به انسان های اعصار ادوار گذشته تنبل تر شده است .
یکی دیگر از این علل احساس تنهایی است که گریبان قسمت عمده ای از مردم روی زمین را گرفته است .
یکی دیگر از این عوامل تلقین است :
یکی دیگر از علل مراجعه مردم به فال گیر ها مربوط می شود به رابطه انسان با زندگی اش در آینده و با اطلاع بر گذشته ، تاریک و نامعلوم ، در حالی که به اعتقاد مومنین اطلاع بر آینده و گذشته از اختیارات ذات مقدس خداوند است و احدی ازآحاد مردم حق دخالت دراین اختیارات را ندارند .
ناراحتی خیال ، عدم توانایی در ایجاد با دیگران ، نیاز به پیشرفت و موفقیت در کار ، حل مسایل عاطفی و زناشویی و هم چنین اختلافات دیگران و حرفه ای باعث می شود که گاه اشخاص تحصیل کرده و روشن فکر نیز تحت القایات دیگران است به دامان فال گیر ها شوند و عدم قدرت و توانایی خود را برای حل مشکلات خویش به این نحو ابراز دارند با این تاکید که حل بعضی از این اختلافات رفتاری وعاطفی نیز به راحتی از قدرت یک فرد حتی یک جمع خارجی است .
* اعتقاد مردمی :
فال گیری و مراجعه به کسانی که مدعی هستند باعالم غیب در ارتباط هستند برای عده ای به صورت یک تفریح در آمده است . اما بر ا ساس آن چه که از یک سری مطالعات و تحقیقات آماری غیر رسمی انبساط شده است که از هر پنج نفری که برای تفریح مراجعه می کنند یک نفر اعتقاد دارد .
در زمان گذشته مردم به این دلیل به سراغ فال گیر و فال می رفتند که از دور نمای آینده زندگی انفرادی یا مشترک خود با خبر شوند برای ده سال دیگر .........چون همه طبقات اجتماع از زندگی حال خودشان راضی بودند اما امروزه انگیزه اصلی این است که اوضاع آینده خیلی نزدیک خود را از زبان دیگری بشنوند و این آینده خیلی نزدیک حداکثر تا پس فردای آن هاست و این جمله آن است که بشر روحاً نا آرام است و دست خودش هم نیست .
* نتیجه گیری :
با توجه به تاریخچه فال که از زمان های گذشته تا به امروز وجود داشته ، مشاهده می شود که در گذشته مردم علم و آگاهی چندانی نداشته اند و بیشتر خرافاتی و معتقدند به نیروهای ماورا الطبیعه بوده اند .
البته لازم به ذکر است که این اعتقاد در سطح جامعه بین تمام اقشار وجود داشته ، نه فقط قشر محروم و یا بی سواد ، بلکه طبقه حاکم اشراف هم همان طور که در تاریخچه آمده برای امور حکومتی و اداره کشور به این افراد مراجعه داشته اند .
اما کم کم با پیشرفت علم و تکنولوژی و بالا رفتن آگاهی مردم این اعتقاد کم رنگ تر شده اما هنوز به طور کامل ازبین نرفته و هنوز اعتقاد به فال و فال گیری با درجات مختلف در همه جوامع و اقشار مردم دیده می شود .
این کاهش به دلیل این که :
در جوامع امروزی خود آگاهی و خود شناسی و اعتماد به نفس افراد بالا رفته و افراد این موضوع را درک کرده اند که خودشان سهم عمده ای در رقم زده آینده شان دارند .
نهایتاً نتیجه ای که حاصل می شود این است که هر چند از زندگی سنتی فاصله گرفته و به زندگی مدرن نزدیک می شویم که در آن حرف اول در تمام جوانب زندگی راعلم و قلم می زند ، این اعتقاد کم رنگ تر شده و تعداد مراجعه افراد کم تر و افراد سعی می کنند با اتکا به قدرت منطق و خرد خود به جنگ مشکلات بروند نه باتکیه به نیروهای ما فوق الطبیعه و فال و پیش گویی .
* انواع و اقسام فال ها :
*فال قهوه
*فال حافظ
*فال گلبرگ
*فال پیامبران
*استخاره
*فال اعداد
*فال قرآن
*فال چوب
*فال تاروت
*..............
*انواع پیش گویی :
*کف بینی
*چهره خوانی
*خوابگذاری ( تعبیرخواب )
*طالع بینی نوین
*طالع بینی هندی
*طالع بینی ازدواج
*طالع بینی مصری
*طالع بینی چینی
*...................
-ما در این جا معروف ترین و مشهور ترین فال های جامعه خود را شرح می دهیم :
*فال قهوه :
*تاریخچه ی فال قهوه :
فال قهوه که قدمتی بیش از 3000 سال دارد یکی از روش های رایج و مورد علاقه آینده نگری است که در حال حاضر نیز برای طالع بینی و هم چنین در محافل دوستانه به عنوان سرگرمی ازآن استفاده می شود .
فال قهوه ریشه در هنر تفسیر تفاله چای در چین باستان دارد چای که در اصل نوشیدنی راهبان بوده در فنجان های زنگوله شکل نوشیده می شود .
قبل از این که فال چای در میان راهبان مرسوم شود ، آن ها با بررسی نقوش ایجاد شده در قسمت داخل زنگوله معبد به پیش بینی آینده می پرداختند و بعدها فرم زنگوله را برای فنجان های بدون دسته چای خوری به کار بردند .
این شیوه پیش گویی بعد ها در نزد اعراب و با استفاده از تفاله قهوه مرسوم شد .
دانه قهوه برای اولینبار توسط اعراب و در حدود سال 600 میلادی کشف شد و کاشتن و نوشیدن آن تا صدها سال جزو اسرار این قوم بود .
قهوه به سرعت مبدل به نوشیدنی دلخواه طبقه متوسط اروپایی شد و قهوه خانه متعدد در گوشه و کنار برپا شدند .
موج محبوبیت قهوه باعث به وجود آمدن حرفه های جانبی هم شد که از جمله پر سابقه ترین و ماندگارترین آن ها ، پیش گویی با تفاله قهوه توسط زنان فال گیری بود که به cup – women شهرت داشتند .
*فال قهوه چیست ؟
فال قهوه به معنای خواندن و تفسیر نشانه های بازمانده قهوه در فنجان ، قهوه ترک آسیاب شده بیش از هر نوع قهوه دیگر مورد استفاده قرار می گیرد و روند اجرای پیش گویی در همه جای دنیا یکسان است .
قهوه نوشیده می شود و فنجان محتوی تفاله قهوه با آداب خاصی بر روی نعلبکی برگردانده می شود و پس از خشک شدن توسط فال گیر مورد مطالعه قرار می گیرد .
خواندن علایم چای و قهوه به نام تاسیوگرافی ( Tasseography ) شهرت دارند که از لغت عربی « طاسه » به معنای فنجان گرفته شده است . فال بینی با قهوه به خصوص در میان اهالی یونان ، ایران ، ارمنستان ، روسیه ، یوگوسلاوی رواج دارد .
* معنای تعدادی از رایج ترین نقش و نمادها :
*حلقه یا دایره : انجام یک معامله ، خواستگاری و نامزدی .
*آتش بازی : مشاجره ، مشکلات شخصی ناگوار .
*مربع : خانه تازه
*خطوط : سفر
*شمع : محقق شدن یک آرزو
*اسب سوار : اخبار خوش
*صلیب : پیروزی در یک کار سخت .
*ماهی : پولی که میزان آن متناسب با اندازه ماهی است .
* فال حافظ :
فال حافظ با دیوان حافظ در بین ایرانیان یک رسم عمومی است . دیوان شعر خواجه شمس الدین حافظ شیرازی از پر طرفدارترین کتبی است که در خانه هر ایرانی وجود دارد . ایرانیان برای تففن و شاید برای تصمیم گیری با زدن فال به این دیوان فرصتی برای خواندن شعر وتفسیر آن به خیر و صلاح یا به شر و ناصواب پیدا می کنند .
ایرانیان به هنگام زدن فال ، کتاب را در دست می گیرند و به بیان این جملات و یا جملاتی از این دست می پردازند :
ای حافظ شیرازی ، تو کاشف هر راز ی، ما طالب یک فالیم ، بر ما بنما رازی .
بعد انگشت خود را لای دیوان می گذارند و باز می کنند . غزلی را که در سمت راست قرار دارد می خوانند و تفسیر می کنند . اگر مضمون غزل مثبت باشد فال را خوب و گرنه آن را بد می دانند . زدن فال در مراسم خواستگاری ، نوروز ، تولد فرزندان و مانند آن بیشتر مرسوم است .
متقاضیات فال حافظ بیشتر دختران و پسران جوانی هستند که در طلب عشق و در جست وجوی یافتن دلیلی برای ادامه عشق خود هستند .
امروزه ده ها سایت و وبلاگ های زیادی به زبان فارسی برای گرفتن فال حافظ وجود دارد . فال حافظ برای تلفن همراه هم باب شده است .
اخیراً این فال با روش های دیگری هم گرفته می شود . مثلاً از مرغ عشق تعلیم دیده برای انتخاب برگی از غزلیت حافظ استفاده می کنند این روش در خیابان جلوی مقبره حافظ در شیراز دیده می شود .
* استخاره :
سر کتاب باز کردن یا استخاره کردن ، البته استخاره را ما فقط درمورد قرآن به کار می بریم . استخاره هم خودش یک نوع فال است . البته استخاره با تسبیح هم می کنند ، در این که استخاره رواست یا نارواست از نظر شرعی بحث های زیادی کرده اند . استخاره از ریشه خیر است یعنی طلب خیر کردن ، خیر جستن ، ازخدا خیر خواستن . این طور بوده که کسی احساس و نیت خود را صاف می کرده ، احساس نزدیکی می کرده با خداوند ، بعد می گفته خداوند الهام کن بر دلم که کدام یک از دو کار انجام دهم یعنی جستن خیر و خواستن خیر .

آغاز بینش مذهبی در هند باستان ، توحید است ؟:.

مطالب مرتبط مقاله

" توحید " ، آغاز تاریخ

" زئوس " آغاز هجوم خدایان

" کرت " گذرگاه شرک

" کرون " خالق خدایان ! ( CHRON,CERON )‏

آغار بینش مذهب در اوستا توحید است ؟

آغاز بینش مذهبی در هند باستان ، توحید است ؟

" توحید " در فلسفه تاریخ

آغاز بینش مذهبی بوداییان شرک بود ؟

آغاز بینش مذهبی در هند باستان ، توحید است ؟

در قدیمیترین متون مذهبی هند – چون " اوپانیشادها " " ودا " ، " ریگ ودا " و قدیمیترین افسانه های باستانی هند " کریشنا " ، خدای واحدی است که می گوید : " در هر کجای دنیا ، هر انسانی ، هر که را که پرستیده است ، مرا پرستیده است ، هر نامی که به خدایش داده است مرا خوانده است " .

میبینیم که مذهب ابتدائی هند ف خدا را تا ا حد واحد می داند و توحید را در چه سطحی از هستی ، و در چه مرز مطلقی در یک جهان بینی وسیع تلقی می کند ! اما با گذشت زمان بعد از هزار ، هزار و پانصد سال بزرگترین رسالت انقلابی " بودا " مبارزه با خدایان متعدد میشود و فریاد میزند که : " انسانها در زیر بار فشار اینهمه خدایانی که زمین و آسمان را انباشته اند ، قربانی شده اند " و یکی از شعرهای هند می گوید : " شماره خدایان از شماره انسانها افزونتر شد " و بعد کار بجایی میرسد که یکی از مستشرقین که هند شناس معروفی است ، کتابی تدوین می کند ، در فهرست نام خدایان ! که اگر کتب رجال و علما و مورخین و دانشمندان هند را تدوین کنیم ، یک دهم آن کتاب هم نمی شود !

این چنین است که آغاز بینش مذهبی در دوران باستان توحید بوده است !

منبع : طرح اساسی مکتب – توحید: یک فلسفه ی تاریخ - صفحه 259 – 292 به قلم استاد بزرگوار و شهید مسئول« دکتر علی شریعتی » روحش شاد و یادش گرامی (مرد پارسایی سخن ) و تایپ توسط انی کاظمی .