Admin Admin
Posts : 273 Join date : 2011-10-19 Age : 32 Location : keleis
| عنوان: مادیان ماد الثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:31 am | |
| ماد
ماد نام قومی هندواروپایی مرتبط با پارسها بود که در سده ۱۷ پیش از میلاد در سرزمینی که بعدها به نام ماد شناخته شد نشیمن گزدید.
شواهد زبانشناسی نشان میدهد که زبانهای ایران مرکزی بازمانده مستقیم زبان مادها است
شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگترین پادشاهی غرب آسیا حکومت میکرد و سراسر ایران را آن چنان که در نقشه سرزمین ماد هویدا است برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهمترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد.
مجموعه لشکرکشیهای آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. و خطر حمله از غرب بهوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد.
هرودوت مینویسد:
« آشوریها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آنها پیچیدند مادها بودند اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادتها کردند و از قید بندگی رستند
منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد
نخستین اشاره به قوم ماد در کتیبهای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار میروند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کنارههای دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.
تپه هگمتانه تپهای تاریخی با پیشینهای متعلق به دوران ماد است. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بودهاست و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای هخامنشی (پایتخت تابستانی) به شمار میرفتهاست. گفتههای هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست.
در کتیبههای تیگلتپیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شدهاست، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کردهاند.
از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، میتوان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست.
سرزمین ماد
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی، همدان، کرمانشاه، لرستان، و کردستان را با نام ماد بزرگ میشناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد.
این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند و چون زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنه تپههای منزلگاه خود پرداختند
طوایف ماد
مطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم میگردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان، ستروخاتیان و بودیان بوده و سه طایفه مادی دیگر عبارت بودهاند از آریزانتیان و مغها و سرانجام پارتاکانیان. مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادیهای ساگارتی میزیستهاند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران دادهاند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشا همین طایفه ساگارتیها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق مادها بوده و بعدها رو به جنوب رفتهاند
ظهور پادشاهی ماد
به گفته مورخین یونانی، پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، در حدود سال ۷۰۸ قبل از میلاد، رهبر یکی از قبایل مادی دیاکو بهوسیله مجلس اتحادیه، به عنوان رهبر قبایل مادی انتخاب شده و وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده وی گذاشته میشود. این رهبر، دیاکو (دیوکس در یونانی) با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته میشود و اوست که پایتخت خود را در همدان امروز (هنگمتان، همریشه با هنگمن و انجمن، به معنای محل جمع شدن) قرار میدهد.
یکی از کتیبههای آشوری از شخصی به نام دیاکو، بیست سال قبل از تاریخ انتخابش به عنوان شاه مادها، نام میبرد. این شخص آغاز کننده چند شورش برعلیه دولت آشور است که برای خواباندن آنها، حضور شخص امپراتور آشور سارگن دوم لازم است. دیاکو و تمام اعضای خانواده اش به تبعید محکوم میشوند و نام او در کتیبهها دیگر نمیآید. بیست سال بعد، دیاکو به عنوان شاه ماد انتخاب میشود و با پایه گذاری دولت ماد، به عنوان یک دشمن متمرکز آشور، دوباره به صحنه تاریخ بازمی گردد.
تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایران
هووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگترین پادشاه ماد است. تواناییهای او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامههای خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند.
هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیاده نظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیر انداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابههای جنگی مجهز به نیزههای برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد.
در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکل گیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخشهایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه برعلیه آشور با نبوپولسر گرفت.
در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد
تمدن مادها
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد؛ پارسیها زبان آریایی، و الفبای سی و شش حرفی خود را از مردم ماد گرفتند، و همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.
معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانههای تمدنهای بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرنها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبههای باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده میشود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهنشاهان هخامنشی به ماد، علاقه آنها به فرهنگ و آداب مادی، نفوذ دین مادی بین مردم ایران از طریق قبیله مغ، و با توجه به سنگنبشته بیستون موقعیت ماد به عنوان مرکز فکری برای نیروهای مخالف دولت هخامنشی میتوان دید
دین مادها
فرهنگ معین در مورد دین مادها چنین میگوید:
از مذهب ماد نیز اطلاع درستی در دست نیست ولی از تصویر برجستهای که در «قیزقاپان» از دوره ماد پیدا شده و آن پادشاه و روحانی را در دو طرف مشعل آتش نشان میدهد، برمیآید که مادها هم میتراپرست بودهاند و اگر گفته تاریخ نویسان راست باشد که زردشت از کنار دریاچه «چیچست» برخاسته باید گفت مادها نیز به دو نیروی آهورامزدا و اهریمن عقیده داشتند، بنابر عقیده همین محققان مغها که طایفه روحانی مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دین را پاک گرداند مغها بر او شوریدند و وی به ناچار به باختر رفت و در آنجا دین خود را گسترد"
در زمان مادها (یا شاید بسیار پیش از آن) زردشت از میان ایرانیان برخاست و به دین و آئین کهنی که از زمانهای پیش میان این قوم معمول بود خرده گرفت و راه و روشی نو در پرستش خداوند بنیاد کرد. زردشت به راهنمائی مردمان پرداخت اما بزرگان و پیشوایان دین کهن با او ستیزگی کردند و زردشت ناچار از زادگاه خود که شاید سرزمین مادها یعنی آذربایجان بود به سوی خاور ایران گریخت. آنجا فرمانروائی بود ویشتاسپ یا (گشتاسپ) نام، که به دین نو زردشت گروید و همه مردمان را نیز بذیرفتن این آئین خواند. کمکم دین زردشت در سراسر ایران رواج یافت و شاید آخرین شاهان خاندان هخامنشی هم آنرا پذیرفته بودند. این دین خاص ایرانیان بود و تا غلبه اسلام در سراسر ایران رواج داشت
نابودی پادشاهی ماد
با شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸-۵۵۰ پ.م.) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.
چه گونگی تشکیل پادشاهی ماد در غرب فلات ایران - دکتر خنجی PDF چهگونگی تشکیل شاهنشاهی ماد (نخستین شاهنشاهی در تاریخ ایران) - دکتر خنجی PDF تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر. مرتضی راوندی: تاریخ اجتماعی ایران. (جلد ۱) - ۱۴۲ - ۱۵۷ کمرون، جرج. ایران در سپیده دم تاریخ. ترجمه حسن انوشه. تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹ Diakonoff, I. M. "Media". In Ilia Gershevitch ed. Cambridge History of Iran, Vol. II. CUP, Cambridge, ۱۹۸۵
| |
|
Admin Admin
Posts : 273 Join date : 2011-10-19 Age : 32 Location : keleis
| عنوان: رد: مادیان ماد الثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:37 am | |
| شاهان ماد دیااکو دیاکو در (۷۲۸ پ.م.) به شاهی رسید و شهر همدان (هگمتانه آنروزگار) را پایتخت خویش قرار داد. وی دستور ساخت هفت دیوار تودرتو و استوار را در همدان داد که درون این دیوارها باغ و بیشه و بوستان فراوانی پدید آوردند. این سازه شگفتانگیز پایتخت ایران آن روزگار بود. دیاکو ۵۳ سال پادشاهی کرد. مدت زمانی پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور ، فرزند و جانشین او، فرورتیش ، قدرت رهبری رابه دست گرفت ودر ( ۶۷۲ - ۶۷۳ ق.م.) در برابر آشوریها به پا خاست. فرورتیشپس از او فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵-۶۵۳ پ.م.) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. انگاه وارد جنگ با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکرده است. بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوری ها برخوردار بودند. پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور ، فرورتیش در سال ( ۶۷۲ - ۶۷۳ ق.م.) در برابر آشوریها به پا خاست. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمریها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمریها، احتمالا" دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها برعلیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، اسرحدون، ناموفق بود. خشتریته پس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳-۶۲۵ پ.م.) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد اشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات اشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملا با اشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ. م. در گذشت. هووخشتره پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کيخسرو را صورت افسانهای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه میدانند .) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ.م.) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. ایختوویگو(آستياگ) ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره میکنند. لوحه « سالنامه نبونید » در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید ( 539 – 556 ق . م ) آخرین پادشاه نئو بابلی را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی 550 ق . م نویسنده سالنامه ، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد: "شاه اشتومه گو ، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید ، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند". ظاهرا این « ایشتو مه گو » همانست که هرودوت او را آزدیاک می نامد . ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شده است و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتی هایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم. تاریخ ماد. ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف. ترجمه کریم کشاورز، تهران: نشر امیرکبیر. [img][/img][url] | |
|
Admin Admin
Posts : 273 Join date : 2011-10-19 Age : 32 Location : keleis
| عنوان: رد: مادیان ماد الثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:38 am | |
| سابقه تاريخى و حضور قوم آريائى در ايران به حدود 5000 سال قبل مى رسد. اين قوم از نواحى سيبرى به سوى ايران حركت كردند و در نواحى خراسان ، همدان ، كردستان ، آذربايجان و فارس پراكنده شدند و سلسله هاى پادشاهى پارتى ها، مادها و هخامنشيان و... را بوجود آوردند. فليسين شاله مى گويد: اقوام هند و اروپائى كه خود را آريا (نجيب زاده ) مى نامند، خواه از طرف درياى بالتيك آمده باشند و يا از روسيه جنوبى ، پيش از آن كه گروهى از آنان هند را به تصرف خود در آورند، گروهى به ايران رفتند و بر سكنه بومى ايران كه شايد سياه پوست بودند، تسلط يافتند. آريائى ها مردمى بودند كه روزگاران بسيار قديم در سواحل رود سيحون و جيحون و در شمال درياى خزر زندگى مى كردند. حدود دو هزار سال قبل از ميلاد اين قوم كه بر اثر كمبود جا و مكان و سختى معيشت و عوامل ديگر، هجرت كردند، گروهى به ايران ، گروهى به هند و گروهى به طرف به طرف اروپا رهسپار شدند. نزول آريائى ها به هندوستان 1200 سال ق .م . بود. آنان بازور بر سكنه بومى هند غالب شدند و از وفور نعمت برخوردار گرديدند. آريائى هائى كه به ايران روى آورده بودند، با مشكلاتى روبرو شدند، زيرا فلات ايران كم آب بود و تاءمين نيازمنديهاى آنان با اشكال مواجه شد. گروهى كه راهى اروپا شده بودند نيز وضعى مشابه اريائى ها در ايران داشتند. برخى نژاد شناسان معتقدند كه اروپائى ها با نژاد هند و اروپائى ، هيچگونه شباهتى ندارند. برخى ديگر بر اين عقيده اند كه نژاد اروپائى محصول خود اروپا است و بعد به جاهاى ديگر انتقال يافته است و از جمله به ايران رسيده است ، ولى اين نظريات تاكنون اثبات نشده است . ناگفته نماند كه مهاجرت اقوام آريائى در يك زمان صورت نگرفته ، بلكه به دفعات و طى قرنها ادامه داشته است ، مثلا قومى كه به طرف جنوب غربى ايران رفته اند، حدود دو هزار سال ق .م . بوده است . اين گروه به طرف بين النهرين رفتند و چون افرادى شجاع و سوارانى زبردست بودند، با يك حمله بر ساكنان بومى آن منطقه غالب شدند. اين مهاجرتها از دو هزار سال ق .م . تا 600 ق .م . ادامه داشته است. در حدود 1600 ق .م . بيشتر فلات ايران در تصرف اريائى ها بود كه به چندين قبيله بزرگ تقسيم مى شدند. بنا به و كتيبه هاى بدست آمده داريوش اين قبائل را در نقاط مختلف ايران سكونت داده بود: ((اوستا)) ومتون ((هرودت )) پارت ها در خراسان ، 2 مادها در شمال غربى ايران ، 3 پارس ها در جنوب ايران4 هيركانيان در استرآباد، 5 آريان ها در كرانه هاى رود هريرود، 6 درانگيان در شمال غرب افغانستان ، 7 آرخوتيان در كرانه رود هيرمند و قندهار، 8 باكتريان در دامنه هاى شمال هندوكش تا كرانه هاى رود جيحون ، 9 سغديها در كرانه هاى رود سيحون ، 10 خوارزميان در حدود خيوه ، 11 ساگارتيان در زاگرس شرقى و 12 مارگيان در ساحل رود مارگوس و اغلب در حوالى مرو زندگى مى | |
|