انجمن فرزندان ایران بزرگ
انجمن فرزندان ایران بزرگ
انجمن فرزندان ایران بزرگ
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.



 
الرئيسيةدروازهأحدث الصورجستجوثبت نامورود

 

 ایلامیان

اذهب الى الأسفل 
نويسندهپيام
Admin
Admin



Posts : 273
Join date : 2011-10-19
Age : 32
Location : keleis

ایلامیان  Empty
پستعنوان: ایلامیان    ایلامیان  Icon_minitimeالثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:22 am


اصل این کلمه عیلام است بر گرفته از مکاتب عبری یهودی -
اما در بین ما ترکها این کلمات وجود داره بر خلاف شما عبریها
سوس ستان =خوزستان
سوس = سکوت آرامش
ستان = توتان ترکی=گرفتار گرفته
سوس توتان = ساکت و آرام گرفته
شوش = سوس =ساکت سکوت
سوسن گرد = سوسان گورد =سوسان قورد
سوسان = مسکوت
گورد -قورد=گرگ -محل تجمع شکارچیان =لشکرگاه
سوس توتار =شوشتر =آرام گیرنده -در سکوت
این سوسینا =دشت آرامش
درود بر ایلام ترکان
شیرا قوم = شیراز (خودت برو ترکی بخون پیداش کن نمیگم تا بسوزی بیر آدیر فارس من )


بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://kbirb.yours.tv
Admin
Admin



Posts : 273
Join date : 2011-10-19
Age : 32
Location : keleis

ایلامیان  Empty
پستعنوان: رد: ایلامیان    ایلامیان  Icon_minitimeالثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:22 am

البته يك تذكر نوشتن نام ايلام با (ع) درست نمي باشد.

ایلامیان


عیلامی‌ها یا ایلامیان یکی از اقوام سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران فرمانروایی می‌کردند.
(تاریخ مکتوب موجود از ۳۲۰۰ پیش از میلاد است.
تمدن عیلام یکی از قدیمی‌ترین و نخستین تمدن‌های جهان است.

بر اساس بخش‌بندی جغرافیایی امروز، عیلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دوران هایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل می‌شد.

[b]نام



نام این قوم هالتامتی (Haltamti) و بعد آتامتی (Atamti) بود که اکدیان آن را عیلام تلفظ می‌کرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شده است. این کلمه به معنای «کوهستانی» است، که به محل سکونتِ این مردمان در دامنه‌های زاگرس اشاره دارد.

نام دو استان در ایران امروز برگرفته از نام آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از کلمه Ūvja آمده که مطابق کتیبه نقش رستمو کتیبه‌های داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای عیلام بوده و


بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان

مجموعه‌ای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ می‌شده و اگر قول ژول آپِر را بپذیریم در عیلامی Xus یا Khuz بوده است.

سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان استخراج شده که در «مجمع التواریخ و القصص» (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمده است.

زبان عیلامی‌

زبان عیلامی با هیچیک از زبان‌های سامی و هندواروپایی ارتباط نداشته و زبانی منفرد به‌حساب می‌آید. برخی از پژوهشگران این زبان را با زبان دراویدی در هند هم‌خانواده می‌دانند.

زبانِ عیلامی‌، جایگاه خود را پس از ورود اقوام آریائی نیز حفظ کرد و زبان دوم نوشتاری‌ حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود.
در بیشتر سنگ نوشته‌های عصرِ هخامنشی ترجمه عیلامی و بابلی (زبان بین المللی آن روزگار) نوشته‌ها نیز آمده است.

ابن ندیم صاحب «الفهرست» در نقل قولی از المقنع (عبدالله ابن المقفع) زبان‌های ایرانی را "پهلوی، دری، خوزی، پارسی و سریانی" می‌شمارد که گواهی‌ست بر حضور زبان عیلامی (خوزی) تا اوایل دوران اسلامی.


نژاد


عیلامیان نه آریایی بودند و نه سامی. برخی از پژوهشگران ایلامیان را با دراویدیان هند هم‌خانواده می‌دانند


عیلامیان و سومری‌ها


عیلامی‌ها در برخی ادوار تاریخی تحت نفوذ دولت سومری بین‌النهرین بودند.
ولی در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد عیلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و رب النوع آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار عیلام شد و نهایتا در ۲۱۱۵ ق.م در عصر فرمانروایی ریم سین دولت مشترک سومری – اکدی را به طوری نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابه‌های تاریخ سر برآورد.


مشیرالدوله پیرنیا در این مورد می‌نویسد


«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی به‌این عقیده‌اند که غلبه عیلامیها بر سومری‌ها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه عیلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کرده‌اند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفته‌اند. بنابراین عقیده دارند

مردمی که در رأس خلیج پارس و بحرین سکنی داشتند، بطرف شامات رفته و شهرهای فینیقی را تأسیس کرده در تجارت و دریانوردی معروف شدند، گروهی که ربّ النوع آسور را پرستش می‌کردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستان‌های مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسله‌ای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه عیلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیده‌است، که غلبه عیلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا عیلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.»


قلمرو فرمانروایی عیلامیان


left تصوير يک زن عيلامیپادشاهی عیلام در اوج قدرت خود توانسته‌بود حتی بر بخش‌های مهمی از میانرودان (بین النهرین) هم تسلط یابد، اما محدوده قدرت مرکزی عیلام شامل سراسر سرزمین ایران نمی‌شده است.

این پادشاهی اتحادی بوده که ایلات و طوایف منطقه را دربر می‌گرفته، اما چنین اتحادی لزوماً به معنی امپراتوری نیست. هرگاه عیلامیان قدرت داشتند، نقشی مهمی در درگیری‌های سیاسی میان‌رودان ایفا کرده و حتی بر بخش‌هایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان رانده‌اند.

آن‌ها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد بین‌النهرین را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ حذف کردند. اما به‌طور کلی بیشتر تحت نفوذ و خراج‌گذار اقوام سامی و سومری بین‌النهرین بودند.

پروفسور گیرشمن و بسیاری از تاریخدانان دیگر محل کنونی شهر مسجد سلیمان را پایتخت هخامنشیان می‌دانند.

آثار تمدنی عیلامیان که در انشان و در شوش یافته شده حاکی از تمدن شهری قابل توجه در آن دوران بوده است. تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط می‌شده است.

به قدرت رسیدن عیلامیان و تشکیل حکومت عیلامی و پادشاهی اوان در شمال دشت خوزستان، مهم ترین رویداد سیاسی ایران در هزاره سوم پیش از میلاد بود.از آن هنگام تا پیش از ورود مادها و پارسها حدود یک هزار سال آن‌چه از تاریخ سرزمین ایران می‌دانیم منحصر به تاریخ سیاسی ایلام می‌شود.


انقراض تمدن عیلام


در سال ۶۴۰ ق.م. آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور، عیلام را تصرف کرد. مردم عیلام قتل‌عام شدند و دولت آن نابود شد. تمدن دیرینه عیلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی‌ چون سومری‌ها، اَکَدی‌ها، بابلی‌ها و آشوری‌ها از دشمن خود آشور شکست خورد و از صفحه روزگار محو گردید.


کتیبه آشور بانیپال در باره فتح و انقراض عیلام چنین می‌گوید:


« تمام خاک شهر شوشان و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور عیلام را به تمامی پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از حَشَم و گوسپند، و نیز از نغمه‌های موسیقی بی‌نصیب ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند. »



آثار بجا مانده



زیگورات چغازنبیل

این بنا که در ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت در استان خوزستان ایران ، جنوب شرقی شهر باستانی شوش قرار گرفته است. ساخت آن در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد و توسط اونتاش گال برای ستایش ایزد اینشوشیناک نگهبان شوش انجام شده است.این بنا در حمله آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی نابود شد و پس از آن زیر خاک مدفون بود تا دوران معاصر توسط رومن گریشمن عیلام‌شناس فرانسوی خاکبرداری گردید.[/

منابع

تاریخ ایران از زمان باستان تا امروز، ا. آ. گرانتوسکی - م. آ. داندامایف، مترجم: کیخسرو کشاورزی، ناشر: مروارید ۱۳۸۵ - (ص: ‎ ۲۴-۴۸)
دنیای گمشده ایلام، هینس، ترجمه فیروز فیروزنیا، تهران: ۱۳۷۱
گذری بر تاریخ ایلام، هینس، ترجمه محمدحسین‌ خانی، تهران: ۱۳۷۳
ایران در سپیده‌دم تاریخ، جرج کامرون، ترجمه حسن انوشه، تهران: ۱۳۷۲
تاریخ اجتماعی ایران (جلد ۱)، مرتضی راوندی -(ص ‎۱۳۳-۱۴۲)
تاریخ ماد، دیاکونوف - ترجمه کریم کشاورز
تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن ۱۸، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳.
مجیدزاده، یوسف، تاریخ و تمدن ایلام، مرکز نشر دانشگاهی، تهران ۱۳۷۰
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://kbirb.yours.tv
Admin
Admin



Posts : 273
Join date : 2011-10-19
Age : 32
Location : keleis

ایلامیان  Empty
پستعنوان: رد: ایلامیان    ایلامیان  Icon_minitimeالثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:27 am

عیلامیان از کجا آمدند ؟ ایلامیان  12

حلقه های مفقوده ی تاریخ عیلام بسیار زیادند اما جستجو برای آنها باید از جایی شروع شود بهتر آن دیدم که ابتدا ریشه های پیدایش مردمان سازنده تمدن عیلام را بیابم ، برای نیل به این هدف در این مقاله اول سعی بر این است که با چند استدلال ساده ذهنیت افراد از برخی سوء ذن ها در مورد عیلامیان بر طرف شود و سپس با عنوان کردن چند نظریه به یک نتیجه ی کلی خواهیم رسید امیدوارم اساتید امر و خوانندگان گرامی با انوار درخشان انتقاد خویش نکات تاریک این نگارش را بر بنده آشکار نمایند. با تشکر :علی رضوانی باغبادرانی


چند استدلال ساده

پژوهشگران معمولا برای جستجو در ریشه ی پیدایی یک تمدن مشخصاتی مانند زبان و هویت نژادی آن را بررسی و با دیگر اقوام مقایسه میکنند این کار مفید است و در بیشتر مواقع به مقصود نزدیک اما آیا اقوامی که برای مدت های مدید از یک دیگر جدا بوده اند و در طول این زمان ها با اقوام دیگر نیز اخطلاط های نژادی و زبانی پیدا کرده اند چگونه باید در دایره این پژوهش ها گنجانده شوند؟ که تمدن عیلام و مردمان سازنده ی آن نیز چنینند! به گونه ای که هر کس بنا به ذوق و سلیقه خود میتواند عیلامیان را با هر قومیت یا تمدنی که دوست دارد پیوند دهد و میانشان رابطه ی برادر و پسر عمو قائل شود ! نگاه کنید به مقالات بسیاری که تابحال نگارش شده و هر کدام سعی دارند عیلامیان را به آریایی ها ، دراویدی ها و یا حتی سامیان صحرا و سومریان بچسبانند !! (1) ولی هیچ کدام سعی بر این نداشته اند تا عیلامیان را دسته ای مستقل جلوه دهند و هویت مستقلی برایشان قائل شوند و بگویند که یک عیلامی یک عیلامی است کسی که خود را یک هل تمتی میداند و ما امروز کتیبه اکدی ها را میان کشیده ایم و به آنها عیلامی میگوییم و سعی داریم به هر نحوی شده با نژاد های دیگر ربطشان دهیم ! (2)

یک رابطه منطقی بسیار ساده این اصل را به ما یاد آور میشود که حاصل ازدواج یک مرد با یک زن یک یا چند فرزند است که هر کدام هویت مستقل دارند در صورتی که ممکن است پدر از یک نژاد و مادر از نژادی دیگر باشد.این رابطه در مورد مردمان سازنده یک تمدن باستانی نیز صدق میکند تمدنی که از تلفیق دو یا چند فرهنگ ، نژاد و یا قومیت با باور ها و آیین های متفاوت شکل گرفته و به گفته کارل کویگلی تاریخ نگار یک تمدن آغاز نمیشود مگر وقتی که دو یا چند فرهنگ با هم در آمیزند برای مثال ما امروز میدانیم که تمدن سومر حاصل تلفیق مردمانی از کوهنشینان زاگرس و گروهی از سامیان صحرا بوده است. و ما همیشه در تاریخ یک سومری را یک سومری میشناسیم و او نیز خود را یک شومری میدانسته چرا که یک شهروند اوری و یا نیپوری به خوبی این موضوع را درک میکرده که اینجا شومر است و من یک شومری میباشم ولی شاید حتی خود او هم نمیدانسته که صدها و یا هزاران سال پیش اجداد کوه نشین و دشت نشین او طی سالها همزیستی مسالمت آمیز که تلفیق دو فرهنگ را به همراه داشته بطور ناخودخواسته و کاملا اتفاقی بن مایه های ایجاد یک تمدن را پایه ریزی کردند که امروز ما از آن به عنوان اولین تمدن بشری یاد میکنیم و با کمک یافته های باستانشناسی و تحلیل های تاریخی ریشه های پیدایش آنها را میدانیم علومی که متاسفانه در مدارس ابتدایی دولت شهرهای سومری تدریس نمیشده! همین موضوع در رابطه با شهروند اوان ، لیان ، آیاپیر و یا شوش در چهار گوشه سرزمین عیلام نیز صدق میکرده آنها خود را هل تمتی میدانستند وهیچ کدام حتی در اوهام خود نیز متصور نمیشدند که شاید با مردمان تمدن سند در شرق و یا بومیان نجد ایران هم ریشه باشند.

معادلات بر هم ریخته شده ی مورخین گذشته

پژوهشهای تاریخی و باستانشناسی در سالهای اخیر دست آوردهایی را در پی داشته که برخی از معادلات مورخین پیشین را به کلی به هم ریخته و پاره ای را نیز در معرض تحدید قرار داده ، به گونه ای که حتی ممکن است در آینده ای نزدیک شاهد ارائه چهره ای جدید از ایران باستان باشیم . ادعا های بی اساسی مانند کوچ آریایی ها از شمال سرزمین ایران (3) ، در صورتی که چندیست بر ما روشن شده آریاییان از بومیان نجد ایران بودند و یا گزارش های بی پایه ی اشخاصی مانند رومن گریشمن ، والتر هینتس و یا کلمان هوار که تا چندی پیش از آنها با عنوان حاکمان بلامنازع دنیای باستانشناسی و پژوهشهای تاریخی یاد میشد و درحال حاضر به همت کشفیات و پژوهش های جدید که خوشبختانه بیشترشان ایرانی میباشند به کلی رد و یا تصحیح شده اند ، برای مثال گزارش گریشمن در سال 1968 به انجمن آثار ملی ایران در مورد نقوش و سنگ نگاره های ایران چنین بوده است که (( در طول جستجوهایی که در باره کارهای مربوط به غار های میهن شما انجام یافته ، اعم از آنچه اینجانب در کوههای بختیاری به عمل آوردم و یا آنچه پروفسور کون در بیستون و البرز و بیرجند خراسان معمول داشته و همچنین آنچه توسط دانشمندان امریکایی در افغانستان صورت پذیرفته در هیچ جا نقاشی ها بر بدنه ی کوهستان مشهود نیفتاد )) این در صورتی است که در حال حاضر به کوشش دوست داران فرهنگ کهن این مرز و بوم و پژوهشگرانی مانند استاد محمد ناصری فرد (4) بیش از چهل محوطه ی سنگ نگاره دار در ایران کشف شده که دریایی از اسناد دوران پیش از تاریخ و تاریخی ایران را در اختیار ما قرار میدهد که بزودی پرده از حقایق شگفت انگیزی برخواهند داشت. همچنین کشفیات باستانشناسی انجام شده در سالهای اخیر هر چند کمی با تاخیر پرده از حقایق بسیاری برداشت که در حال حاضر هم ادامه دارند برای مثال پژوهش ها و کشفیات هیئت باستانشناس کنار صندل جیرفت به سرپرستی پروفسور یوسف مجید زاده که پرده از حقایق یک تمدن باستانی با خط و فرهنگ منحصر بفرد و شبکه های تجاری با سند و عیلام و میان رودان برداشت شهری افسانه ای که سالیان دراز باستان شناسان غربی به دنبالش بودند و شاید بتواند کمک های شایانی نیز به شناخت هر چه بیشتر همسایگان عیلامی خود بکند .(5)

نظریه اول ( تمدن نقابدار دریای پارس)

اخیرا در نشریه ی انسان شناسی معاصر دیدگاه تازه ای مطرح شده است از این قرار: ( سرزمینی که زمانی بارور و حاصلخیز بوده اینک در اعماق آبهای خلیج پارس خفته است) این فرضیه توسط جفری رز باستان شناس و استاد دانشگاه بیرمنگام انگلستان مطرح شده و به این مسئله اشاره میکند که : در طول عصر یخبندان به دلیل پایین آمدن سطح آبهای جهانی و متمرکز شدنشان در قطبین خلیج پارس جای خود را به سرزمینی حاصلخیز داد که در زمان اوج وسعت خود مساحتی به اندازه کشور انگلستان داشت این سرزمین از سه جهت شمال جنوب و غرب توسط رودهایی سیر آب میشده (6) و در سمت شرق آن نیز دریای عمان قرار گرفته بود رز میگوید تا پیش از حدود هشت هزار سال قبل این سرزمین ماوای مردمانی بود که به تدریج با بالا آمدن آب و سیل آبهای متوالی که نوید بخش سالهای پایانی عصر یخبندان بود به سرزمین های شمالی تر کوچیدند این مردمان که احتمالا از نوادگان کرومانیون های آفریقا بودند(7) زمانی پای به سرزمین های شمالی تر گزاردند که ده ها هزار سال از سکونت مردمان بومی نجد ایران در آن سپری شده بود این تازه واردان در حدود 7500 پیش از میلاد در کناره های شمالی خلیج فارس و دریای عمان سکونت گاههایی را ساختند ، زیستگاههایی با خانه های سنگی و دائمی ، شبکه های تجارت راه دور ، سفال هایی که به شکل استادانه ای زینت یافتند ، شواهدی از وجود حیوانات خانگی و حتی قدیمی ترین قایق های جهان که گویای سازمان اجتماعی پیشرفته ی آنها است این امکان وجود دارد گروهی از این افراد به سرزمین های شرقی تر محاجرت کرده باشند در جریان تلفیق با فرهنگ های بومی سرزمین سند تمدن سند را تشکیل داده و نام خود را دراویدی گزاشته باشند این تازه واردان در سرزمین های جنوبی ایران پراکنده شدند و یا در کنار بومیان سرزمین های مختلف جنوبی ایران ساکن شدند.

ایلامیان  136

نظریه دوم : بومیان نجد ایران

مدت های مدید پیش از ورود این اجتماعات از جنوب ، جمعیت های انسانی در نجد ایران صاحب اجتماعات یکجانشینی شده بودند که هم اکنون آثار ابتدایی آنها در برخی از تپه های ایران موجود میباشد برای مثال سیلک در مرکز ایران ، کشف رود در شرق و یا علی کش و حسنلو در غرب . این بومیان سخت کوش حتی در طول عصر یخبندان نیز این سرزمین را رها نکرده بودند و به صورت شگفت انگیزی میتوانیم آثار آنها را حتی تا چهل هزار سال پیش در نجد ایران دنبال کنیم تا همین چند سال اخیر گمان بر این بود که آثار به جای مانده از آنها در دوران نئولیتیک و بعد از آن تنها شامل ابزارهای سنگی و مواد ارگانیک حاصل از زیست بلند مدت آنها در یک مکان میشد اما از چندی پیش گروهی از افراد پژوهشگر با دید بازتری به این موضوع نگریستند و هنر انسان نئولیتیک را بر سنگ ها و صخره های این سرزمین دیدند چیزی که امروز از آن با عنوان سنگ نگاره های ایران یا موزه هایی در باد یاد میشود(Cool درواقع همانگونه که پیش از این ذکر شد دریای بیکرانی است از هزاران و یا بهتر بگوییم ده ها هزار سال سند های دست نخورده از اعماق فرهنگ کهن ترین اجتماعات بشری در نجد ایران گرفته تا دوران های بعد.همین سنگ نگاره ها هستند که تشابه بسیاری از جنبه های فرهنگی در عیلام باستان را با بومیان نجد ایران به ما مینمایانند نقوش بینظیر بز کوهی بر روی صخره هایی در کوهستانهای استان مرکزی که دقیقا به همان شکل بر روی سفال منقوش منطقه شوش مشهود می افتد ، نقوش پراکنده ای در جای جای ایران وجود دارند که به راحتی و حتی اگر برای بار اول به آنها بنگرید تشابهشان را با خطوط پروتو عیلامی درک میکنید ، نماد هایی از خدای مونث بزرگ عیلامیان ، کیریریشا که بعد ها در عیلام با ازدواج با خدای پدر صاحب خانواده ی بزرگی شد و ده ها و شاید صد ها شاخصه از این دست که نمایاننده ی همریشگی و هم خانوادگی انسان نجد ایران با مردمان تمدن عیلام است اما آیا این بومیان خود به تنهایی اقدام به تاسیس تمدن عیلام کردند ؟

نتیجه گیری

در سطور پیش گفته شد که مهاجرین تازه وارد به تدریج با پایان عصر یخبندان در سرزمین های جنوبی ایران مانند جنوب خوزستان امروزی ، جنوب کرمان و جنوب شرقی ایران رحل اقامت افکندند اینان را در واقع باید مردمان صلح طلب ، با فرهنگ و توانایی دانست چرا که تنها پس از کمتر از هزار سال از ورودشان شاهد شکل گیری دو تمدن بزرگ یعنی سند و عیلام و همچنین تمدن ها و شاید بهتر باشد بگوئیم دولت شهر های اقماری ما بین آنها مانند اَرِّتا ( شهر تازه کشف شده در کنار صندل جیرفت ) و شهر سوخته و غیره هستیم شاید این محاجرین سهم اندکی در به وجود آمدن برخی از این دولت شهر ها داشته باشند ولی به جرات باید گفت که هسته اصلی شکل گیری تمدن عیلام و سند بوده اند و این موضوع پس از چند دهه دلیل این گفته والتر هینتس را روشن میسازد که عیلامیان با مردمان سند دارای تشابهات زبانی هستند و امکان میرود مردمان سازنده ی تمدن عیلام از سرزمین سند محاجرت کرده باشند ، اما امروز با تکیه بر این کشف بزرگ میتوانیم این نظریه را به این نحو اصلاح کنیم : تشابه نژادی و زبانی مردمان سند با مردمان عیلام به این شوند است که مبدا حرکت آنها از یک مکان ( یعنی دشت آبرفتی خلیج فارس ) بوده ولی مقـــــصدشان دوتا شـــده است.(9) مهاجرین وارد شده به سرزمین های جنوب خوزستان امروزی مانند برادر زاده های مهاجر سندی خود خدایان مذکری داشتند و همانگونه که قبلا گفته شد سکونت گاههای سنگی ابتدایی را بنیان نهادند این کار آنها موجب شد با گروههایی از مردمان بومی نجد ایران که به سرزمین های جنوبی تر کوچیده بودند و هم اکنون در کناره ی رودخانه کارون میزیستند همسایه شوند طولی نکشید که این همسایگی نتنها باعث تلفیق این دو فرهنگ شد بلکه خدای مادر بومیان نجد ایران را با خدای مذکر بزرگ تازه واردان همسر کرد و ریشه های تشکیل تمدن بزرگ هل تمتی را بنیاد نهاد. ممکن است این تلفیق به گونه های دیگر مثلا مغلوب شدن یکی از فرهنگ های مستقر در همسایگی هم در طی یک جدال صورت گرفته باشد اما این فرض بسیار ضعیف است چرا که ما حتی صدها سال پس از شکل گیری این تمدن دو دسته خدای نرینه و مادینه را در کنار هم داریم که نشان از تلفیق صلح طلبانه ای دارد که ازدواج خدای مذکر جنوبیان با خدای مونث بومیان و تشکیل خانواده ای بزرگ از این دو دسته خدا را در پی داشته است همچنین این مردمان نام هلتمتی را بر سرزمین خود نهادند که خود این نام میتواند یکی از دلایل ما بر ادعای تلفیق صلح طلبانه باشد چرا که هلتمتی به معنای سرزمین خداست و سرزمین خدا جای جدال و پیکار ناحق نمیباشد و حتی به تعبیری میتوان معنای سرزمین صلح را نیز بر آن اتلاق کرد .

پیوندها :





(1) شمار این ادعا ها و فرضیه های بی اساس به ده ها مورد میرسد برای مثال ادعای یوسف بنی طرف مبنی بر سامی نژاد بودن عیلامیان و یا گروهی از پان ترکیسم ها که سعی در هم ریشه دانستن خود با عیلامیان دارند.

(2) اشاره من در اینجا به کتیبه ایست که چند دهه پیش توسط باستانشناسان یافته شد و حکایت از این موضوع دارد که ظاهرا همسایگان اکدی هلتمتی ها به آنان الاماتویی یا کوهنشین میگفتند ، پس از کشف این کتیبه نام ایلام بر گرفته از همان الاماتوی اکدی به طرز اعجاب انگیزی در محافل علمی تاریخی و باستانشناسی اشاعه یافت به طوری که حتی پس از کشف شدن کتیبه پروتو عیلامی که اشاره دارد به نام اصلی عیلامیان که همانا هل تمتی به معنای سرزمین خدا بسیار دیر شده بود و این لفظ نتنها برای همیشه بر روی تمدن تازه کشف شده در جنوب غربی ایران ماند بلکه در سال 1315 شمسی فرهنگستان ایران نام یکی از شهرستانهای غربی ایران را از حسین آباد به ایلام تغییر داد !

(3) نگاه کنید به مقاله خانم ایراندخت مهر پرور در ماهنامه امرداد شماره 241 تاریخ 15 آبان ماه 1389 با عنوان دروغی بزرگ به نام کوچ آریاها .

(4) استاد محمد ناصری فرد خمینی تا کنون با انتشار دو کتاب با نام های (موزه های سنگی – هنر های صخره ای ) و ( سنگ نگاره های ایران – نماد های اندیشه نگار) ، ایجاد سایت اینترنتی سنگ نگاره های ایران با نشانی www.homayen.com و همچنین کوشش های بیدریق و شبانه روزی خود در زمینه ی شناسایی و ثبت محوطه های سنگ نگاره دار ایران کمک های شایانی را به این زمینه ی علمی نموده اند .

(5) شهر مکشوفه در نزدیکی های روستای کنار صندل در جنوب جیرفت زمانی توسط هیئت باستانشناسی پروفسور مجید زاده مورد کاوش قرار گرفت که مانند لانه ی زنبوی توسط افراد بومی سوراخ سوراخ شده بود و ناخود خواسته چند سال زودتر از کاوش تن به صادر کردن اشیاء خود به حراجی ها و مجموعه هایی در سرتا سر دنیا داده بود . یوسف مجید زاده عظمت این تمدن تازه کشف شده میگوید : تمدن کنارصندل بزرگترين تمدن در هزاره سوم قبل از ميلاد در تمدن شرق محسوب مي شود.

(6) شماری از این رودها امروزه هم شاید کمی دور تر ار مصب چند هزار سال پیش خود در شمال خلیج فارس جاری هستند مانند کارون ، دز ، دجله و فرات اما نکته اعجاب انگیز رودخانه هایی بودند که از کوهستانهای غرب عربستان سرچشمه میگرفتند ، ربع الخالی که امروز بیابانی دهشتناک است عرصه جاری شدنشان بود و در نهایت به سرزمین پستی میریختند که امروز آبهای خلیج پارس روی آن را گرفته است.

(7) گروهی از دانشمندان بر این موضوع اتفاق نظر دارند که اینان همان انسان های هوشمندی هستند که در حدود شصت هزار سال پیش شمال آفریقا را ترک کردند احتمالا دسته ای از آنها در به وجود آمدن تمدن مصر و سومر نیز نقش داشتند و به طور کلی سامیان از آنها مشتق شده اند.

(Cool عنوان زیبایی که برای نخستین بار توسط پرفسور فرهادی به کار برده شد و در ضمن نام کتابی هم هست که ایشان درمورد سنگ نگاره های ایران به رشته ی تحریر در آوردند.

(9) در مورد هم ریشه بودن و هم خانواده بودن عیلامیان با دراویدی ها بجز والتر هینتس اساتید و دانشمندان دیگری همچون دیاکونوف نیز اتفاق نظر دارند .



منابع :

· دنیای گمشده عیلام – والتر هینتس
· تمدن عیلام – یوسف مجید زاده
· veiled beneath the Persian golf – Jeffrey rose an archaeologist at the university of birmingham
· خاور نزدیک باستان – کلاریس سویشر – ترجمه عسکر بهرامی
· موزه های سنگی هنر های صخره ای – محمد ناصری فرد
· سنگ نگاره های ایران نماد های اندیشه نگار : محمد ناصری فرد
· تاریخ کامبریدج ایران جلد یک
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://kbirb.yours.tv
Admin
Admin



Posts : 273
Join date : 2011-10-19
Age : 32
Location : keleis

ایلامیان  Empty
پستعنوان: رد: ایلامیان    ایلامیان  Icon_minitimeالثلاثاء أكتوبر 25, 2011 10:29 am

مذهب اقوام جنوب ايران (عيلام ) عمدتا بت پرستى بود. سرزمينى كه در تاريخ سياسى ايران دولت عيلام خوانده مى شد، عبارت بود از ولايات : خوزستان، لرستان ، پشت كوه ، كوههاى بختيارى كه از غرب به دجله و از شرق به فارس و از شمال به بابل و همدان و از جنوب به خليج فارس تا بوشهر امتداد داشت . لغت عيلام به معناى كوهستان است . قوم عيلامى در چهار هزار سال قبل داراى تمدنى بسيار درخشان بوده است . اثار باستانى مكشوفه مبين اين واقعيت است. مذهب مردم عيلام به درستى روشن نيست . آنچه مسلم است ، اين كه عيلامى ها از نظر معتقدات مانند مذهب سومرى ها جهان را پر از ارواح و اشكال مى دانستند و بر اين باور بودند كه ارواح در مكان تاريك جنگل سكنى دارند و رب النوع آنها شوشيناگ (شوشينک) نام داشت.
بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل
http://kbirb.yours.tv
 
ایلامیان
بازگشت به بالاي صفحه 
صفحه 1 از 1

صلاحيات هذا المنتدى:شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
انجمن فرزندان ایران بزرگ  :: بخش: تاریخ جهان :: ایران باستان پیش از اسلام-
پرش به: